اشک فرزندان و شک والدين
اشک فرزندان و شک والدين
اشک فرزندان و شک والدين
نويسنده:دکتر محمدعلي شهابالدين
گريه کودکان توجه ميخواهد يا بيتوجهي؟
وضعيت فوقالذکر، واقعا دلپذير است ولي اين وضعيت را در خواب هم نميتوانيد ببينيد! واقعيت اين است که همه نوزادان در طول روز بهطور متوسط بيشتر از 2 ساعت گريه ميکنند و بدتر از آن، اينکه زمان مورد علاقه بازيگوشي آنها بعد از شير خوردن حوالي ساعت 2 نيمه شب است و فقط کافي است در اين زمان به آنها کمتوجهي کنيد تا چنان سرو صدايي راه بيندازند که اصلا باورتان نميشود يک بچه اينقدري تا اين حد بتواند در گريه کردن پشتکار داشته باشد. بله، گريه جزيي از زندگي نوزاد و شيرخوار است و شما نميتوانيد آن را حذف کنيد؛ اما ميتوانيد با ياد گرفتن اصول سادهاي، خونسرديتان را حفظ کنيد و رفتار درستي از خودتان نشان بدهيد.
چه خوشتان بيايد و چه خوشتان نيايد، شيرخوار گريه ميکند، پس چاره اي جز پذيرش اين واقعيت نداريد. وظيفه شما اين است که بفهميد چرا کودکتان گريه ميکند و شما براي آرام کردنش چه کاري ميتوانيد انجام بدهيد. براي اين منظور، اول بايد بتوانيد تصور کنيد که وقتي کودکتان گريه ميکند، در ذهنش چه ميگذرد:
• آهاي، آهاي، من گشنمه:
• ميخواهم آروغ بزنم:
• من جامو خيس کردم:
• بابا من خسته شدم:
• لطفا مرا بستهبندي کنيد:
• ميخواهم راه بروم:
• تنهايم، تنهاي تنهايم:
• يا گرممه يا سردمه:
• پستانکم کجاست؟
• به آرامش احتياج دارم:
• گريه دوباره من، وقتشه!
• باور کنيد دلم درد ميکند:
خودتان هم به مراقبت نياز داريد
• خودتان را نبازيد: اگر نميتوانيد گريه کودکتان را ساکت کنيد، به اين معنا نيست که شما در مقابل او شکست خوردهايد يا مثلا مادر تنبلي هستيد. گاهي وقتها فقط کودک نياز دارد که گريه کند؛ به همين سادگي.
• عجله نکنيد: يک نفس عميق بکشيد و تا 10 بشماريد. يک کلمه يا عبارت آرامشبخش را دايما با خودتان تکرار کنيد. به عنوان نمونه بگوييد: «چيز مهمي نيست، سخت نگير!»
• تخيلتان را به کار بگيريد: خودتان را در يک مکان راحت و آرامشبخش تصور کنيد و به اين ترتيب به ذهنتان استراحت بدهيد.
• روش زندگي سالمي را در پيش بگيريد: غذاهاي سالم بخوريد و زماني را براي ورزش کردن در نظر بگيريد. يک پيادهروي سريع در برنامه روزانهتان ميتواند تاثير بسيار مثبتي در روحيه و سلامت جسماني شما بگذارد. از مصرف سيگار و داروهاي مختلف و بيمورد هم خودداري کنيد.
• قدم بزنيد: کودک را در کالسکه بگذاريد و با چابکي و سرعت قدم بزنيد. تقلا کردن باعث ميشود ذهن شما از اشکها و صداي گريه فرزندتان پاک شود. اگر هواي بيرون براي قدم زدن خيلي سرد است، ميتوانيد در يک مرکز خريد يا مکانهاي مشابه قدم بزنيد.
• وقتي کودک ميخوابد، شما هم استراحت کنيد، حتي در وسط روز: خيلي از مادران فکر ميکنند بهترين فرصت براي رسيدگي به کارهاي عقبمانده، زماني است که فرزند آنها خواب است؛ در حالي که اين مساله باعث کمخوابي مادر ميشود و همين کمخوابي، مراقبت از يک کودک گريان را مشکلتر ميکند.
• احساساتتان را نشان دهيد: وقتي دچار نااميدي شديد، راحت و با صداي بلند احساساتتان را بيان کنيد. بيان کلمات با صداي بلند (چه تنها باشيد و با خودتان صحبت کنيد و چه يک دوست و آشناي فهيم به حرفهاي شما گوش بدهد) به شما کمک ميکند که تنشهايتان را کمتر کنيد.
• کمک بخواهيد: وقتي هر کاري از دستتان برميآيد، کردهايد و هنوز فرزندتان گريه ميکند، با همسرتان يا يکي از آشنايانتان تماس بگيريد و از آنها بخواهيد به کمک شما بيايند (اين کار براي حفظ جان فرزندتان ضروري است!) اگر همسايهها يا دوستان شما هم پيشنهاد کمک به شما دادند خجالت نکشيد و از کمک آنها استفاده کنيد. خودتان هم کمي قدم بزنيد و يک دوش بگيريد. همين استراحت کوتاه ميتواند تاثير فوقالعادهاي در تجديد قواي شما داشته باشد.
• استراحت کنيد: اگر تنها هستيد و کسي نيست که کودک را براي مدتي نزد او بسپاريد و از سوي ديگر کمکم داريد کنترل خودتان را از دست ميدهيد، کودک را به پشت، روي تختش بخوابانيد، راديو يا ضبط را روشن کنيد و در اتاق را ببنديد. هر 10 دقيقه به کودکتان سري بزنيد تا وقتي که يا کودکتان آرام شود، يا خودتان! خودتان هم در اين مدت استراحت كرده و تجديد قوا کنيد.
• فراموش نکنيد که اين وضع موقت است: حملات گريه شيرخوار معمولا طي 6 هفته به اوج خود ميرسد و سپس به تدريج کاهش پيدا ميکند.
• بدانيد که چهوقت بايد برويد دکتر: اگر گريههاي کودک، نگرانتان کرده يا اينکه فرزندتان غذا يا شير نميخورد، نميخوابد يا رفتارش عادي و طبيعي نيست، اين موارد را به پزشک کودک اطلاع بدهيد. او ميتواند به شما کمک کند که تفاوت گريه معمولي و موارد جديتر را تشخيص بدهيد.
• محدوديتهاي خودتان را بشناسيد: اگر کنترل خودتان را از دست دادهايد يا نگران توانايي خودتان در مقابله با گريه کودک هستيد، با پزشکتان تماس بگيريد و در هر حال به ياد داشته باشيد که يک کودک گريان فقط ممکن است به يک رفتار ملايم پاسخ بدهد. اين نکته را هم فراموش نکنيد که اگر کودک شما دايما گريه ميکند، شايد واقعا يک مشکل جسمي داشته باشد. در اين موارد، حتما براي اطمينان به يک پزشک مراجعه کنيد.
بيشتر بخوانيد
کـودک، شـکـسـتـنـي اسـت! وقتي هر کاري ميکنيد گريه کودکتان قطع نميشود، ممکن است وسوسه شويد که براي آرام کردن او دست به کارهاي عجيب و غريب بزنيد. البته خلاقيت چيز خوبي است ولي فراموش نکنيد که کودک ضعيف است و هر کاري که با او ميکنيد، بايد توام با ملايمت باشد بنابراين هنگام عصبانيت مراقب اعمال خود باشيد.
گاهي اوقات پدر و مادرها (اغلب، پدرها) وقتي نميتوانند گريه کودک را ساکت کنند، کنترل خود را از دست ميدهند و از فرط نااميدي فرزندشان را به شدت تکان ميدهند.چنين اقدام خشني گاه به وضعيتي منجر ميشود که «نشانگان تکان کودک» نام دارد.
«نشانگان تکان کودک» معمولا هنگامي رخ ميدهد که يک نوزاد يا کودک را از شانهها يا سينه بگيريد و به شدت تکان دهيد. در اين حالت، مغز کودک داخل جمجمه به جلو و عقب پرت ميشود و در اثر برخورد با استخوان جمجمه، بافت مغز کوفته و متورم ميشود. از طرف ديگر، حرکت ناگهاني مغز باعث پاره شدن عروق ظريف مغز کودک ميشود. کودکي که دچار اين وضعيت شده، در مراحل اوليه دچار بيحالي، تشنج، استفراغ، تحريک پذيري، مشکلات تنفسي و در نهايت کما و مرگ ميشود ولي حتي اگر بتواند از مرگ جان سالم به در ببرد، آينده چندان خوبي در انتظارش نيست. اين کودکان به علت آسيب هاي مغزي در درازمدت دچار عقب ماندگي ذهني، معلوليت جسمي، کوري، کاهش شنوايي، اختلالات گفتاري، تشنج و... ميشوند. تنها در کشور آمريکا سالانه 1200 تا 1400 کودک دچار اين نشانگان ميشوند که يکچهارم آنها ميميرند و اکثر آنهايي که زنده ميمانند، دچار ناتوانيهاي شديد و دايمي ميشوند.
ممکن است سوال کنيد که چرا بزرگسالان در اثر چنين تکانهايي دچار مشکل نميشوند. پاسخش ساده است: سر کودک به نسبت جثهاش بزرگ و سنگين است و تقريبا 25 درصد وزن نوزاد را تشکيل ميدهد (وزن مغز بزرگسالان 10 درصد وزن آنها است)، در حالي که عضلات گردن نوزاد و کودک خيلي ضعيف است و در نتيجه نميتواند فشار ناشي از تکان شديد را تحمل کند.
تحقيقات مختلف نشان داده که اکثريت قريب به اتفاق موارد «نشانگان تکان کودک» بهصورت تصادفي ايجاد شده و کسي قصد جنايت نداشته است. قاتلان غير عمد نيز معمولا والدين يا پرستار کودکي هستند که به هر دري ميزنند و نميتوانند گريه کودک را ساکت کنند و در نهايت، در کمال نا اميدي و عصبانيت، بچه را به شدت تکان ميدهند. اکثر اين افراد وقتي ميفهمند که با اين کارشان باعث مرگ کودک بيگناه شدهاند، باورشان نميشود و نميتوانند خود را ببخشند. در سمت مقابل، اکثر کودکاني که دچار اين نشانگان ميشوند نيز کودکان بختبرگشتهاي هستند که به دليل ابتلا به کوليک، دايما دل درد دارند و به همين دليل مرتب در حال گريه کردن هستند.
با همه اين حرفها لازم نيست خيلي بترسيد و بازي کردن با کودک را کنار بگذاريد. قضيه به همين سادگي هم نيست. بالا انداختن کودک، تکان دادن کودک روي پاها، تاب دادن کودک (روي تاب بچه) يا بالا و پايين پريدن با کودک معمولا خطري ندارد و باعث «نشانگان تکان کودک» نميشود. در واقع، براي ايجاد مشکل، نياز به يک تکان شديد و پرخشونت است که البته يک بزرگسال عصباني، به راحتي از پس چنين کاري برميآيد.
دکتر رابرت بلاک، رييس کميته کودکآزاري آکادمي اطفال آمريکا ميگويد: «اينکه فقط به والدين بگوييد که بچه را تکان ندهند، فايدهاي ندارد. اين را همه ميدانند که نبايد کودک را تکان داد ولي وقتي تحملشان را از دست ميدهند، همه توصيهها را فراموش ميکنند.» بنابراين خيلي مهم است که در چنين مواقعي يک برنامه درست داشته باشيد تا قبل از اينکه به نقطه انفجار برسيد، بتوانيد عصبانيت خود را کاهش دهيد.
منبع:www.salamat.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}